کمال‌گرایی؟ نبودش بهتر است.

معمولا برای انتخاب موضوعی که می‌خوام این‌جا راجع بهش بنویسم سعی می‌کنم از ویژگی‌هایی که در خودم (چه کم‌رنگ چه پررنگ) وجود داره کمک بگیرم که فرآیند انتقال تجربه درست شکل بگیره ولی درباره‌ی این موضوع چیز خاصی از تجربه زیسته‌ خودم به ذهنم نمی‌رسه چون به‌نظرم با دو مرحله‌ی تحقیق و گردآوری اطلاعات از منابع مطمئن و داشتن ابزارهای اجرایی مناسب هر ایده‌ای قابل پیاده‌سازی است و بیشتر سعی‌ام بر واقع‌گرایی منطقی بوده تا کمال‌گرایی.

تعریف کمال‌گرایی

کمال‌گرایی (Perfectionism) از ویژگی‌های شخصیتی به‌حساب می‌آید که خصوصیات آن، با تلاش فرد برای بی عیب و نقص بودن و تنظیم استانداردهایی برای بالا بردن سطح عملکرد توصیف می‌شود. (ویکی‌پدیا)

کمال‌گرایی رو معمولا دارای دو جنبه‌ی مثبت و منفی می‌دونند و به شمشیر دو لبه‌ای تشبیهش می‌کنند که از طرفی می‌تونه با افزایش انگیزه باعث عملکرد مطلوب بشه و هم می‌تونه با ایجاد استرس با کاهش سرعت به کارایی لطمه بزنه؛ که البته اون دسته از افراد که با نوع منفی سر و کار دارند چشم‌گیرترند؛ برای مثال وقتی عبارت «کمال‌گرایی» رو تو توئیتر جست‌وجو کردم غالب توئيت‌ها از اثرات منفی و بدی‌های این مفهوم زده شده بود:

«کمال‌گرایی بزرگ‌ترین باگ بشریته»

«ایده‌آل‌گرایی باعث سرخوردگی و نابودی اعتماد به نفس می‌شه»

«متاسفانه از کمال‌گرایی رنج می‌برم»

«ایده‌آل‌گرایی عامل بازدارنده‌اس»

و …

اکثرا کمال‌گرایی رو مفهومی فرصت‌سوز می‌دونند که به‌راحتی به‌عنوان یک نقطه ضعف حساب می‌شه.

سخت‌کوشی همیشه نتیجه می‌ده؟

سخت‌کوشی مفهومیه که اکثر انسان‌های کمال‌گرا از اون برخوردارند. ولی شخصا بر خلاف سخن‌ران‌های انگیزشی فکر نمی‌کنم همیشه سخت‌کوشی باعث موفقیت و کسب بهترین نتایج بشه همون‌طور که لزوما سحرخیزی باعث کامروایی نیست. قبل‌تر در مطلب «اندکی از ملال و بی‌حوصلگی» نوشتم که گاهی انسان نیاز داره هیچ کاری نکنه و ذهنش یه ‌Overhall اساسی رو تجربه کنه؛ چیزی که برای انسان‌های کمال‌گرا سخت‌تر از بقیه افراده چون معمولا به این معتقند که نباید دست رو دست گذاشت و این تفکر درگیری ذهنی پیوسته‌ای رو براشون ایجاد می‌کنه و دقیقا همون نقطه‌ای که انتظار می‌ره کمال‌گرایی باعث بازدهی خوب شخص بشه عکسش اتفاق می‌افته.

ایده‌آل‌گرایی حتی می‌تونه تا جایی پیش می‌ره که باعث انزوا می‌شه. تصور کنیم کسی که در موضوعات رقابتی فقط و فقط به بردن فکر می‌کنه و تجربه‌ی باخت به شدت دردناکه واسش؛ این فرد ممکنه با گذشت زمان از ترس باخت در هیچ رقابتی شرکت نکنه و رفته‌رفته علائم افسردگی خودشون رو نشون بدهند.

برای این‌که بیشتر راجع به کمال‌گرایی اطلاع داشته باشید خوندن مقاله‌ی «کمال‌طلب‌ها بدون اینکه بدانند افسرده می‌شوند» خیلی می‌تونه مفید باشه.

چطور کمال‌گرایی را مدیریت کنیم؟

مطلبی که از این سایت خوندم کمال‌گرایی را مثبت‌ترین ویژگی منفی انسان‌ها به حساب آورده بود و هشت روش رو برای مدیریت کردنش ذکر کرده بود که چهارتا رو من می‌نویسم:

  • «خوب» به اندازه کافی خوبه
  • مدیریت کردن صدای بحرانی درون
  • پرسیدن از شخص دیگر
  • داشتن نگاه کلی

در آخر هم سعی می‌کنم این توصیه حافظ رو در جاهایی که بتونم انجام بدم:

گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع                           سخت می‌گردد جهان بر مردمان سخت‌کوش

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.

فوتر سایت