معرفی کوتاه کتاب حقایق نهان دروغ‌های عیان و تقاطع آن با رفتارشناسی آنلاین

مدت‌هاست که توی لیستم گذاشته‌ام که راجع به رفتارشناسی آنلاین اینجا بنویسم. خیلی‌وقت پیش ویدئویی در TED با موضوع هنجارهای رفتاری جمعی و فردی دیده بودم و می‌خواستم که با تمرکز بر رفتارهای آنلاین (در شبکه‌های اجتماعی) مطلبی بنویسم که طبق معمول فرصت نشد! اخیرا هم که خیلی کمتر این‌جا می‌نویسم و از هفته‌ای یک بار به ماهی یک بار تقلیل پیدا کرده که البته به خودم قول دادم دوباره روند هفتگی رو از سر بگیرم و امیدوارم که بتونم. باری، خواندن بخش‌های زیادی از کتاب حقایق نهان دروغ‌های عیان فرصتی شد که هم تقاطعی با رفتارشناسی آنلاین ایجاد کنم و هم بعد از یک ماه عرض ادبی کرده باشم و دلیل این که این یادداشت رو در دسته‌ی برخوردها که مخصوص معرفی کتاب است قرار ندادم این بود که احتمال می‌دادم بیشتر به بحث‌های پیرامونی بپردازم تا خود کتاب که احتمالا این گونه هم خواهد شد.

معرفی کوتاهی از کتاب حقایق نهان دروغ‌های عیان

در ابتدا اجازه دهید از کتاب بگویم؛ کتابی که نویسنده‌اش، تیمور کوران در آن بحث جالب و البته بسیار عجیبی را پیش می‌کشد. ولی قبل از این که وارد بحث معرفی کتاب بشیم بهتره که با یک سوال شروع کنم؛ تا حالا برای شما پیش اومده که در جمعی حاضر بوده باشید و وقتی که از شما درباره‌ی موضوع مورد بحث سوال کرده باشن بر خلاف باورها و اعتقادات خودتون جواب داده باشید؟ چه در مسائل سیاسی که معمولا محافظه‌کارتریم چه اجتماعی و حتی ورزشی؟ تا حالا شده؟ کوران به این پدیده‌ي عجیب که هم می‌شه گفت دروغگویی‌ه و هم میشه گفت دورویی اسم جالبی رو اختصاص می‌ده: «تحریف ترجیح» یعنی این که ما خودخواسته و خودکرده تمایل و ترجیحمون رو تحریف کردیم و با یک خودسانسوری چیز دیگه‌ای رو گفتیم و از اینکه راستش رو بگیم طفره رفتیم.

ولی چرا این کار رو می‌کنیم؟ حوصله نداریم؟ دوست نداریم با بیان نظراتی که خود واقعی‌مون رو نشون می‌ده به دردسر بیفتیم؟ یا کلا دوست داریم دروغ بگیم؟ کوران اعتقاد داره که می‌تونه این کار به سه دلیل انجام بشه: مفعت ذاتی، منفعت اعتباری و منفعت بیانی که مفصل هر کدوم رو تو کتاب توضیح می‌ده و دلیل اصلی این کار رو منفعت‌طلبی می‌دونه.

تقاطع رفتارشناسی آنلاین و این کتاب کجاست؟

خب، حالا که با کلیت کتاب حقایق نهان دروغ‌های عیان آشنا شدیم بهتره به تقاطع بحثمون با رفتارشناسی آنلاین برسیم و این دو تا مفهوم رو به هم نزدیک کنیم. یادمه جایی شنیده بودم که برخورد افراد با یک پدیده‌ی مشخص در حضور جمع و در تنهایی و بدون حضور جمع متفاوته. یعنی چی؟ تصور کنیم در خیابون کسی رو می‌بینیم که مشغول آواز خوندن و رقصیدنه، برخورد ما، حرفی که می‌زنیم و حتی نوعی نگاهمون اگر تنها باشیم و اگر در جمع باشیم متفاوته. فارغ از این که موضوع همان موضوع است و ما هم خودمان هستیم! و این دقیقا راهی برای رسیدن به رفتارشناسی آنلاین‌ه.

رفتارشناسی آنلاین (Online Behavior) به مجموعه‌ای از رفتارهایی که درباره‌ی حضور در شبکه‌‌های اجتماعی اعم از معرفی کردن خودمان و برخورد با دیگران است گفته می‌شود. پدیده‌ای که پس از اشاعه‌ی اینترنت و گسترش شبکه‌های اجتماعی مجازی و ایجاد فضاهایی متناقض که باعث نگرانی روان‌شناسان و جامعه‌شناسان شده بود به وجود اومد و الان تا جایی پیش رفته است که از قالب رفتارشناسی انسان-انسان عبور کرده و به رفتارهای انسان-روبات توجه ویژه‌ای داره.

یکی از اولین معضلات و مسائلی که در این موضع چشم‌گیرتر به نظر می‌آد پرخاشگری و فحاشی در شبکه‌های اجتماعی‌ه. تا جایی که بر طبق عادت، هم نظر و هم‌سو با دیگران ما هم شاید بگیم که افرادی که در کامنت‌های فلان بازیگر، هنرمند و … توهین می‌کنند انسان‌هایی «بی‌فرهنگ» هستند؛ هر چند توهین کردن بدون شک زشت  و تقبیح‌شده است ولی به مساله از این زاویه نگاه کرده‌ایم که شاید فرد فحاش درگیر هیجان جمعی شده باشد؟ و از آن‌جایی هم که عموما نسل نوجوان به عنوان نسل «کامنت‌گذار» شناخته می‌شوند از یک تب و تاب لحظه‌ای که شاید از قضا بر خلاف میل خود و باورهای قلبی خود نظری را بین کرده باشد؟  جایی که با «تحریف ترجیح» رو به رو می‌شویم و فرد خاطی لزوما «بی‌فرهنگ» و «بی‌خانواده» نیست هر چند که رفتارش در آن لحظه با یک فرهنگ غنی در منافات است و مسئولیت‌پذیری شهروندی دنیای دیجیتال ایجاب می‌کند که حداقل نگران چنین فضاهایی باشیم ولی به نظر راه را به کل اشتباه رفته‌ایم. چنان چه کوران در کتاب خودش ادعا می‌کند که انسان‌ها سال‌های سال است که به خلاف‌گویی علیه علایق و ترجیحات خود مشغول‌اند و این پدیده در بلندمدت باعث شکل‌گیری جوامع و حکومت‌هایی بر پایه دروغ و ریا شده است.

آیا با پذیرفتن این دیدگاه می‌توان گفت که قبل از سر و سامان دادن به اصول رفتاری در دنیای آنلاین ابتدا بهتر است که رفتارشناسی در دنیای حقیقی را اصلاح کنیم؟ و یا می‌توان هر دو را به صورت موازی و البته با هزینه‌ی زمانی بیشتر به جایگاه مناسبی رساند؟

احتمالا ادامه دارد…

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.

فوتر سایت