سندروم شیء براق؛ عامل بی‌ثباتی در اولویت‌ها

یکی از رفتارهایی که برای خیلی‌ها از جمله شخص من آزاردهنده است، شاخه به شاخه پریدن و کاری را به سرانجامش نرساندن است؛ برای مثال همین که نتوانستم برنامه‌ی اولیه‌ای که به وبلاگ‌نویسی‌ام نظم می‌داد را جلو ببرم یکی از آن مواردی است که برایم اذیت‌کننده شده است. حال تصور کنید این رفتار به طور لحظه‌ای و در یک شرکتی که چندین کارمند در ‌آنجا مشغول به کار هستند اتفاق بیفتد و تاثیری کلی بر عملکرد همگانی داشته باشد، که غالبا این تاثیر مخرب است. عبارت «سندروم شیء براق» با نام انگلیسی “Shiny Object Syndrome” را در مورد کسانی به کار می‌برند که در حال انجام یک پروژه از پیش تعیین‌شده هستند و در خلال کار و به صورت کاملا ناگهانی ایده‌ی دیگری به ذهنشان می‌رسد، آن ایده به نظرشان جذاب می‌آید و از پروژه قبلی به کل غافل می‌شوند و تمام حواس و انرژی خود را معطوف به ایده‌ی جدید می‌کنند.

کارآفرینان عجول؟

این سندروم به سندروم کارآفرینان هم معروف شده است؛ علی‌الخصوص برای آن دسته از صاحبان کسب و کاری که زمان چندانی از آغاز فعالیتشان نمی‌گذرد. حتی شاید بتوان این اختلال رفتاری-اخلاقی؟ را برای آن‌ها توجیه‌پذیر دانست. زیرا یک کارآفرین در قدم‌های ابتدایی خود دقیقا مانند کودکی است که به تازگی توانسته روی دو پایش راه برود و در دنیای اکتشاف کودکانه‌اش به این سو و آن سو کشیده شود تا تجربه کند و یاد بگیرد ولی اگر در این بین آسیبی متوجه او شود تاثیر (شاید) غیرقابل بازگشتی روی آتیه او بگذارد. از قضا نام‌گذاری سندروم شی براق هم به کودک مربوط است آن هم به این دلیل که کودک هم وقتی به دنبال چیزی می‌رود و به محض آن‌که به آن می‌رسد دیگر آن چیز برایش چندان جذاب نیست و آن را رها کرده و به سراغ شیء دیگر می‌رود.

یک کارآفرین هم دقیقا همان دنیای کشف و شهود کودکانه را تجربه می‌کند؛ مدام به دنبال ایده‌های جدید و البته پول‌ساز می‌گردد، در حین پروژه‌هایی که در حال انجام است ایده‌ی دیگری به ذهنش می‌رسد و آن را دنبال می‌کند. البته این تغییر رای آن هم با نرخ بالا قطعا می‌تواند یک شرکت را از نظم و ایجاد یک رویه ثابت دور کند و قاعدتا تبعات ناگواری داشته باشد: فشار بیش از حد روی کارمندان، عدم تمرکز، بی اعتمادی کارمندان آن هم به دلیل پروژه‌های نصفه و نیمه، دل‌سرد شدن کارآفرین از حاصل نشدن نتیجه و … از مثال‌هایی هستند که ممکن است کسب و کار را با اختلالی جدی رو به رو کند. اختلالی که من هم در گذشته شاهد آن بوده و تجربه‌اش کرده‌ام:

چندین ماه پیش بود که پروژه‌ها مطابق با برنامه‌ریزی قبلی و نظم همیشگی بر اساس روال خود جلو می‌رفت، شاخص‌هایی تعیین کرده بودیم و با توجه به آن‌ها از موفقیت یا عدم موفقیت خود آگاه می‌شدیم و به‌طور کلی کارها با روند خوبی در جریان بود تا این‌که یک روز بدون هماهنگی قبلی برنامه‌ای برای من ارسال شد که شاید معادل برنامه‌ی چهار ماه کاری بود و زمانی که برای انجام آن در نظر گرفته شده بود تنها یک ماه بود. مطلع شدم که صاحبان کسب و کار به دلایلی احساس نیاز کرده‌اند و انجام فوری این پروژه را ضروری می‌دانند هرچند که به نظر من تاثیر چندانی نداشت ولی نتیجه‌‌ی این درخواست خارج از برنامه جز فشار بی‌حد و اندازه، خستگی ناشی از آن فشار و البته جرقه‌ی بی‌اعتمادی چیز دیگری نبود. با تیمی که داشتیم نمی‌توانستیم کار را جلو ببریم چون به وضوح از نظر عددی برای انجام آن پروژه «کم» بودیم، پس نتیجتاً باید نیرو جذب می‌کردیم و در مدت زمان کوتاهی هم این کار را انجام می‌دادیم پس آن دقت لازم و کافی که برای فرآیند جذب نیرو لازم است ممکن نبود و آخر قصه این شد که کیفیت پروژه‌ی انجام‌شده از نظرم آن‌طور که باید نشد و درصدی از نیروهای تازه جذب‌شده از مجموعه جدا شدند.

این اتفاقی که از آن گفتم به‌طور روشنی زیر عنوان «سندروم شیء براق» قرار می‌گیرد و تمامی این جریانات را به شکل دومینوواری رقم می‌زند. ولی راه حل چیست؟ چگونه صاحبان کسب و کار از بروز این سندروم که می‌توان آن را در مجموعه‌ی بزرگ «حواس‌پرتی» قرار داد جلوگیری کنند؟

Entrepreneur در مطلبی معایب «سندروم شیء براق» را این‌طور بیان می‌کند:

  • فاقدقابلیت به اتمام رساندن پروژه‌ها
  • برنامه‌ریزی ضعیف
  • خسارت مالی و کاهش سرمایه
  • گیج کردن کارمندان

چطور بر «سندروم شیء براق» غلبه کنیم؟

به نظر خیلی از افرادی که با آن‌ها در این‌باره صحبت کردم هر کارآفرینی الزاما نمی‌تواند ایده‌پرداز موفقی باشد پس نخستین توصیه‌ای که می‌تواند از به‌وجود آمدن این سندروم جلوگیری کند دخالت مستقیم نداشتن کارفرما، تیم‌سازی و اعتماد به ایده‌پردازان و مجریان پروژه است و برای آن دسته از کارآفرینانی که ایده‌پردازی و اجرابی کردن آن‌ها را خودشان انجام می‌دهند، کارهای زیر توصیه می‌شود:

  • قبل از اجرایی کردن ایده‌ها، بر روی آن‌ها تمرکز کنید و وقت بگذارید
  • با تیم خود در ارتباط باشید
  • هدف‌گذاری‌‌های کوتاه مدت و بلند مدت کنید و متناسب با آن پروژه تعریف کنید

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.

فوتر سایت